خائنان تاریخ، سرنوشتی مشترک دارند؛ در سایهٔ دیکتاتورها نفس میکشند؛ از خون بهترین فرزندان خلق ارتزاق میکنند و سرانجام، زیر آوار نفرین و نفرت مردم دفن میشوند!
«خائنان تاریخ»
تو همون یهودا که میزنه بر صلیب عیسای ناصری میخ
آره تو مث یه زالوی خونمکیده که چسبیده روی پوست کل تاریخ
خائنی که دستش تو دست جلاد...
آخه همه فکر و ذکرش اینه که بِکَنه رسم انقلابیگری رو از بیخ
یک زمان شدی خالو قربان اونجا تو کوهای بیعبور خلخال
تو دسٍت سر میرزا بود خون ِ جنگلیها رو کردی پامال
تو دههی شصت چفتٍ لاجوردی
بودی توی کار شکار و لو دادن ِ بچهها توی گشت و کوچهگردی
اینه ختم نامردی
خائنی که خودفروشه ریزهخوار شیخ و شاه شده
کشته تو خودش شرف رو، گرگ آدمنما شده
گرگ آدمنما شده
پادوی فرانکو بودی تو مادرید که میزدی تیغ و خنجر از پشت
الچه رو یه دیوونه میدونستی که عشق آوانتوریزم اونو کشت!
آخه این تراوشات از یه فاضلابه
که به مام گفتی سردارِ ملی لهجه داره! بیسواده! مشروطه بیجوابه!
تو یه کاپو بودی و سرنوشتتو تو آشویتز به نجاستٍ نازیا دوختی
یک زمان دلیلی ذلیلی بودی
رفتی راهبلد ِ جوخه شدی واسه کشتنِ مجاهد تو آتیشِ کینه سوختی
خائنی که خودفروشه ریزهخوار شیخ و شاه شده
کشته تو خودش شرف رو، گرگ آدمنما شده
گرگ آدمنما شده
حالا توی قرن بیست و یکم با سایت و فیس، نقابت شده کمی شیک و پیک تر از پیش
آره سفلهتواب و سگ درگاه با لایوای چندشِ لجنتر حتی از تیویریش
گاهی میری تو جلد خانواده
بد و بدتر از پاسدار و بازجو مثل گرگی میشی تو پوستین میش
دیگه کارتون تمومه تفالهها! دورهی جاروی شغالاس
کوچه پر از شورشه و رسوایی شمام زمانش حالاس
نیگا روبروی شب با نقارهچیهاش
داریم شعله میکشیم پرچم مقاومت تا همیشه بالاس
آره تا همیشه بالاس...