فکر را باید توانستن
تا به دریا برد و پرسیدش:
«پشت دریاها جهانی هست؟»
*** ***
تا به دریا برد و پرسیدش:
«پشت دریاها جهانی هست؟»
*** ***
جهان
بیصدا نبود
ـ ما بیپنجره ماندیم!
بیصدا نبود
ـ ما بیپنجره ماندیم!
گلها نفسردند
ـ ما قطعنامهی باران نخواندیم!
ـ ما قطعنامهی باران نخواندیم!
ستارهها نشکستند
ـ شبنامههای نور را پناه نبودیم!
ـ شبنامههای نور را پناه نبودیم!
زندگی
ـ شاید ـ
خالی نبود
ـ ما آینهها را از خود پر کردیم!
ـ شاید ـ
خالی نبود
ـ ما آینهها را از خود پر کردیم!
کم عشق نورزیدیم!
هستیِ ربودهمان کجاست؟
هستیِ ربودهمان کجاست؟
دنبال هستی
نسیمی جنبید
برگی ورق خورد
کودک تاریخ
خود را تکاند:
ـ چرا معتاد باورهایم بمانم...؟
نسیمی جنبید
برگی ورق خورد
کودک تاریخ
خود را تکاند:
ـ چرا معتاد باورهایم بمانم...؟
امضاء: ماهی دلتنگ کوچک
آن سیاه یادگار بچهگیها...
آن سیاه یادگار بچهگیها...
س.ع.نسیم
بازسروده: 21 اردیبهشت 96
بازسروده: 21 اردیبهشت 96