پس از بازگشت از عملیات فروغ جاویدان، این غزل را به یاد و احترام عزیزانی که در کنارم خو نشان دشتهای تفته مردادماه وطنمان ایران را [در تابستان سال ۶۷] گلگون کرد، و قهرمانانی که تنها نام و چهرهٔ آنها را بهخاطر میآورم، و نیز آنانیکه حتی یکبار هم ندیدمشان؛ اما با هم همرزم بودیم، سرودم و هنوز برایم یادآور عطر آنان است.
سحر که باد در شقایق آشیانه میکند
دلم ـ به یادتان ـ بهار را بهانه میکند
شبان که شبنم از حریر ماه میچکد به خاک
چکاوک از شما به گوش گل ترانه میکند
بر اوج برشدید ـ همچو موج ـ فوج فوج
که آفتاب در نگاهتان هنوز خانه میکند
شما غرور عشق و روح آتشاید و عطر آب
هنوز میهن از عبورتان جوانه میکند
شمیم سایهتان به هر طلوع با مشام میوزد
چو یالهای اسب را نسیم شانه میکند
....
ستارگان، ستارگان، ستارگان! نمردهاید
دلم به یادتان، بهار را بهانه میکند.
ع. طارق - مرداد ۶۷