چه شبیهاند عزاها
بر تن ترمهی این گربهنشان مْهر جهان.
چه غریباند و غریبانهنشین
مهرورزان بر و بوم تو ای آزادی.
بر تن ترمهی این گربهنشان مْهر جهان.
چه غریباند و غریبانهنشین
مهرورزان بر و بوم تو ای آزادی.
وه چه دلتنگ
نشینی سایهی زار شقایق
صبح در کوی امیرخیز
ظهر در کوههی جنگل
و شبانههای دلتنگ
بر عصای احمدآباد
و چه سالها شتابان
از سپیدههای خرداد
با ستارههای بهمن
تا به آتشکدهی دی...
و هنوزم قاصدک میخواند
بر تن ترمهی این گربهنشان مْهر جهان:
چه غریبی و غریبانهنشینی...
(س.ع.نسیم)
نشینی سایهی زار شقایق
صبح در کوی امیرخیز
ظهر در کوههی جنگل
و شبانههای دلتنگ
بر عصای احمدآباد
و چه سالها شتابان
از سپیدههای خرداد
با ستارههای بهمن
تا به آتشکدهی دی...
و هنوزم قاصدک میخواند
بر تن ترمهی این گربهنشان مْهر جهان:
چه غریبی و غریبانهنشینی...
(س.ع.نسیم)