728 x 90

آموزش و پرورش، پشت جبهه انقلاب برای آزادی

قیام سراسری مردم ایران - ۱۴۰۱
قیام سراسری مردم ایران - ۱۴۰۱

آموزش و پرورش ایران مانند دیگر نهادهای اجتماعی و حکومتی، روزهای بحرانی و تیره‌ای را سپری می‌کند.

وزارت‌خانه‌یی که متولی آموزش دست‌کم ۱۶میلیون دانش‌آموز ایرانی است و حدود یک میلیون نفر هم پرسنل آن محسوب می‌شوند. اما چه به‌علت محتوای نازل و گاه تحریف شده کتاب‌های آخوندنویسی شده درسی و چه به‌علت نابرابریهای اجتماعی، باعث شده نه دانش‌آموزان دل به درس‌های ارتجاعی بدهند و نه آموزگاران شریف تمایلی دارندکه محتوای ارتجاعی کتاب‌ها را تدریس کنند، ضمن این‌که اختلاف طبقاتی فاحشی که بین توده میلیونی دانش‌آموزان با فرزندان آخوندها و پاسداران در نظام آموزشی رژیم وجود دارد هم مزید بر مشکلات دیگر شده است. آن هم در نظامی که آموزگارانش نه امنیت شغلی دارند و نه از حداقل‌های استخدامی و دستمزدی برخوردار هستند. به همین علت است که در تقریباً بیشتر ماه‌های سال خبر تحصن، اعتصاب و اعتراض فرهنگیان کشور به‌ویژه آموزگاران شریف میهن به دیکتاتوری حاکم، یکی از خبرهای ثابت ایران محسوب می‌شود.

روز ۲۵تیر ۱۴۰۲ روزنامه حکومتی ستاره صبح از قول قاسم احمدی لاشکی معاون حقوقی و پارلمانی وزارت آموزش و پرورش گفت:

حدود ۱۶میلیون و ۲۰۰هزار دانش‌آموز داریم، ۲۳نوع مدرسه داریم.

حدود ۲میلیون و ۲۰۰هزار دانش‌آموز در مدارس غیردولتی، ۴۰۵هزار دانش‌آموز در مدارس شاهد، ۱۲۵هزار دانش‌آموز در مدارس سمپاد، یک‌میلیون و ۱۰۰هزار دانش‌آموز در مدارس هیئت‌امنایی و حدود ۴۸هزار دانش‌آموز در مدارس "سما" مشغول به تحصیل هستند

و بیش از ۱۲میلیون نفر باقی مانده، دانش‌آموزانی هستند که در مدارس مخروبه و نیمه مخروبه و کانکسی و کپری و صحرایی دولتی درس می‌خوانند.

 

همین معاون وزیر به سقوط سطح آموزشی دانش‌آموزان اعتراف کرد و گفت: در امتحانات نهایی پایه دوازدهم امسال، ۲ نمره معدل دانش‌آموزان پایین آمده است.

گرچه که جهان صنعت روز ۱۷آبان ۱۴۰۰ نوشته بود. تفاوت بین نمرات دانش‌آموزان فرودست با اشراف بیش از ۲۳برابر است. زیرا بر اساس مطالعات، دهک‌های بالای جامعه بیش از ۵۳ تا ۶۰برابر دهک‌های پایین هزینه آموزش فرزندانشان می‌کنند.

 

فراتر از وضعیت دانش‌آموزان، بحرانی است که گریبانگیر زندگی آموزگاران شریف و زحمت‌کشی شده که با کمترین دستمزد و بیشترین سختی‌ها باید رسالت معلمی خود را پیش ببرند و همزمان مزاحمت‌های اوباش حکومتی مستقر در مدارس را هم تحمل کنند.

همان معاون وزیر در مورد پرسنل آموزش و پرورش گفته است است:

آخرین آمار پرسنلی آموزش و پرورش در اردیبهشت امسال نشان می‌دهد که ۹۹۶هزار و ۵۸۹نفر کل کارکنان آموزش و پرورش هستند. از این تعداد ۷۳۵هزار و ۳۵۰نفر معلم هستند و حدود ۳۱هزار و ۹۲۹ نیرو اداری است و باقی تعداد نیز در گروه‌های دیگر جای می‌گیرند.

تعداد افراد از کارافتاده و فوتی آموزش و پرورش در اردیبهشت ماه هم ۲۵۵۴نفر است.

اما به‌علت کمبود معلم، سال گذشته به مدیران مدارس گفته شد که باید ۶ساعت در کلاس‌ها درس دهند و به ناظم‌ها هم زمان تدریس در کلاس داده شد!

این معاون وزیر افزوده است آموزش و پرورش کمبود نیروی آموزشی خود را با آموزگاران «خریدخدمتی» یا «سرباز معلم» یا «دانشجو معلم‌ها» یا «حق‌التدریسی‌ها» یا «بازنشستگان» و مانند آن پر می‌کند.

معاون وزیر رئیسی جلاد گفته است این وزارتخانه حدود ۴۷هزار نفر کمبود نیروی خدماتی (سرایدار، نیروهای خدماتی، آشپز، کمک آشپز و راننده) دارد اما از اعلام کمبود تعداد آموزگار و دبیری که کم دارد صحبتی به میان نیاورده است.

 

این وضعیت نشان می‌دهد که آخوندها با خودداری از استخدام آموزگارانی که باید در دانشسراها و دانشگاههای تربیت‌معلم آموزش دیده و سپس روانه کلاس‌ها شوند، به شکلی اعلام نشده و تدریجی در حال خشکاندن ریشه‌های آموزش و پرورش عرفی در جامعه است. به‌ویژه هنگامی‌که بدانیم رئیسی جلاد حتی از پرداخت بودجه مصوب آموزش و پرورش هم خودداری می‌کند وزیر او گفته آموزش و پرورش مجموعاً ۱۱۸هزار میلیارد تومان از دولت طلبکار است!

آنهم در شرایطی که در سال تحصیلی قبلی به‌نوشته روزنامه جهان صنعت دست‌کم سه میلیون نفر دانش‌آموز ترک‌تحصیل کردند

دانش‌آموزانی که پس از خروج از مدرسه بدون شک دیریا زود به ارتش میلیونی بیکاران و سپس به نیروهای شورشی برانداز می‌پیوندند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d91b9505-1564-4932-b589-7e212ce532a9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات