رقص واژههای عریان است؟
پچ پچ قطرههای باران است؟
...
شعر من! کودک خیابان است
دختری گیسوان پریشان است
نغمههایی چکیده از ساز است
شروهای در ترانه پنهان است
بوی آب است در کویری تفت
خندهٔ سبزه زیر باران است
از لطیفی، سپیدی و نرمی،
برف نو در شب زمستان است
نقش خوشرنگ بال پروانه
بوسه بر گونههای گریان است
حرفهای نگفتهٔ هرگز
قصههای هزار دستان است
آتشی، مانده زیر خاکستر
شعلهای از قیام آبان است
حامد. ص
۱۷ مرداد ۱۴۰۳