منصور مداح، یار خندهروی مجاهدین که همیشه در سختیها و پذیرش مسئولیتها پیشقدم بود و آغوش خود را بهروی آنها باز میکرد، جاودانه شد.
حضور او در بین مجاهدین و روحیه سرشار و مهربان او باعث حس احترام و دوست داشتن نسبت به او میگردید.
مدتی از نزدیک با او کار کردم. چند چیز او همیشه چشم مرا میگرفت. رها شدن از هر چه وابستگی دنیایی، دوری از هر چیزی که صبغهای از تکبر یا سرمایه و سابقه بنامیمش، چهره بشاش و لبانی که خندهای در اوج وقار و متانت را بر خود داشت.
با اینکه منصور بارها مجروح گردیده و در تن او گلوله و آثار شقاوت دشمن در مقاطع مختلف پدیدار بود، اما در شرایط بستری بودن بهدلیل جراحت در همان لحظات و روزها تماماً بهفکر یاران خود بود.
در ۱۹فروردین ۱۳۹۰ در حمله مزدوران خامنهای به اشرف که کنار هم مجروح شدیم، در بیمارستان مدتی با او بودم. بیماری و جراحت او شدید شد اما همواره بهفکر دیگر مجروحان بود. درد زیادی داشت اما بزرگوارانه از وضعیت جراحت دیگر یارانش و اینکه در چه وضعیتی بهسر میبرم میپرسید.
برای طی کردن مسیر فدا و صبر و پایداری در مبارزه، علاوه بر داشتن آرمان انقلابی، نیاز به سمبلهایی در این مسیر است. منصور از آن دسته از فرماندهان دلیر و فداکار مجاهدین بود که روحیه انقلابی و فدا را هم در دیگران تکثیر میکرد.
منصور با عشق فراوان به مریم رجوی او را رهاکننده انسان از هر قید و بندی میدانست و میگفت که مریم رجوی، مجاهدین را از هر تکبر، قدرتطلبی، برتریخواهی و ویژه بودن رها کرد و انرژیهای آنها را تماماً بهسوی هدف جاودانی که آزادی و رهایی مردم ایرا ن است سوق داد.
به این جهت حضور او در هر محل و مناسبتی در کنار یارانش عطر سرزندگی و شادابی میپراکند. فراق او بسیار سخت است اما آموختیم که با از دست دادن هر مجاهدی، پرچم او را بهدوش بکشیم و در روز آزادی مردم ایران، چهره خندان و پیروز او را در آسمان آزادی و آبی ایران ببینیم و بهمردم ایران نشان دهیم.
سنت بیآلایش و وفا به پیمان و همه چیز را برای دیگران خواستن از دیگر ارزشهای انسانی و مجاهدی منصور مداح بود. او پرواز کرد اما سنت یگانگی و وفا را نزد مجاهدین بهارمغان گذاشت.
در قیام آبانماه ۱۵۰۰نفر از مردم و جوانان ایران بهشهادت رسیدند، منصور همواره تلاش میکرد که بهعنوان یک مجاهد و یک فرمانده دلیر نگذارد که خون آن دلاوران پایمال شود و بهعکس فدای آنها بهثمر نهایی که آزادی ایران از اهریمن ولایت فقیه است برسد.
اینک خود نیز بهکاروان آن شهیدان پیوست و مسئولیت هر مجاهدی را در طی کردن راه او برای رهایی مردم ایران از حاکمیت سراسر شقاوت و دنائت آخوندی، بیشتر کرد.
کاظم اکبری