برای انسان
شهری بساز!
و با او بگو:
«این شهر توست
و فرزند تو
به خانه در آی
و ایمن باش!
و در هر کوی شهر خویش
روانه شو
و از دیو جهل ایمن باش
و از جور روز
و از زخم شب نیز!»
شهری بزرگ
به رنگ زمین
و آب
و عدل،
برای دستی که خواهد شکفت
از هر بند،
هر دیوار.
برای پشتی که خواهد ایستاد
در خم کوچهٔ انتظار
این شهر توست
و خدای تو
شهر تاریخ
بر نهر صبح
که اوج اهرام ایثارش
حق زیستن را
جاودانه خواهد کرد.
شهری دیگر، آری
برای انسان
در مرز روز خواهد دمید.
شهر دوستی
در هر دست،
شهر آفتاب
بر هر بام.
این شهر توست،
شهری برای تو
و انسانی
در ورای خویش.
ف. پویا