کجایی؟
چه خالی است جای تو
میان بازوان این درختان اساطیری
که دست شاخهها
در آبها با ریشههایند
در سماع و سور...
کجایی تو؟
به وقت زردرو حلاج خورشیدم
تو را بر تختگاه چوبی ساحل
قرارم بود...
۲اسفند ۹۶
*** *** ***
سنگها
از زلال نگاهت
خاطره برمیچینند
بازآ
سنگ صبورم
چشم به راه آبشار نگاهت...
۲۴بهمن ۹۶
*** *** ***
گوهری هست نهان در تو که با شوق وصال
خواهیاش برگ فشانی به سپهر و مینا
رشتهیی کاو برود تا به وصال معشوق
وه! چه آفاق کند بزم شکوفه، زیبا
۱۴اسفند ۹۶
س. ع. نسیم