من گل شادی را خواهم چید
بی هراس از خلیدن خار غم در دستانم
و شکوفههای سرسختی و صبوری سنگ را خواهم بویید
بی آن که بوی نمور جمودیاش مشامم را بیازارد
برگردهٔ خنگ آتش سوار خواهم شد
بی آن که چموشی حریق مرا برباید
و تلخی دود چشمهایم را بسوزاند
و خال ستاره بر گونهٔ آسمان را خواهم بوسید
بی آن که حسادت خدای را برانگیزم
تردیدی نیست!
من «گل پیروزی» را خواهم چید
حتی اگر قامتم
خنجرآجین «خارهای شکست هایم» باشد.
حامد.ص